رمان | دانلود رمان جدید | رمان98

ساخت وبلاگ
سرمای هوا صورتم رو به سوزش انداخته بود پالتوی تنم رو بیشتر به خودم فشار دادم که کم کنم از سرمای هوا، خدایا چقدر این روزا هوا سرد و خشک شده بابا عقیده داشت این سرمای هوا به خاطر کمبود بارندگیه، برف و بارون کم که باعث خشکی هوا و سوزش بیش از حدش میشن اما پیربابا میگفت هوا سرد شده درست مثل دل ادما…وای به سردی دل ادما. تمام تنم از شدت سرما لحظه ای لرزید … الان دلم یه فنجون چایی داغ میخواست با عطر دارچین میتونستم بوشو زیر بینیم احساس کنم میدونستم گرمم میکنه . نفسمو اروم بیرون دادم و بخار خارج شده از دهانم و با چشم تعقیب کردم…امروزم نتونستم کاری پیدا کنم واین رمان | دانلود رمان جدید | رمان98...
ما را در سایت رمان | دانلود رمان جدید | رمان98 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان romankhan بازدید : 422 تاريخ : دوشنبه 5 مهر 1395 ساعت: 17:56

-مگه نگفتم بمون تا من بیام؟ سرمو بلند کردم و خیره شدم به قیافه ی طلبکارش! سری به دو طرف تکون داد و گفت:هان؟! چیه؟! حرفهای منو نمی فهمی؟ نمی شنوی؟ دوست داری بشنوی و نمی شنوی؟ دوست داری بفهمی و نمی فهمی؟ گفتم من خودمو تا ظهر می رسونم! حیف که ساعتی نبود که بخوام با نگاه کردن بهش متوجه اش کنم که الآن دو ساعتی از ظهر گذشته. بی حرف سرمو انداختم پایین و مشغول کارم شدم. یه خرده تو سکوت نگاهم کرد، بعد پرسید: کسرا نیومده؟ دلخور بودم و وقت دلخوری حوصله ی جواب دادن، حرف زدن و حتی حرف شنیدن نداشتم. با سر جواب منفی دادم و دست بی حس بابا رو آوردم بالا و شروع کردم به لیف مالی رمان | دانلود رمان جدید | رمان98...
ما را در سایت رمان | دانلود رمان جدید | رمان98 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان romankhan بازدید : 482 تاريخ : دوشنبه 5 مهر 1395 ساعت: 17:56

رمان جدید هوس و گرما خلاصه داستان :نـوآ ، دخترکی که از خونه ی وحشت دور میشه… از اوجِ اسارت… از بندِ تعصب… فرار نمی کنه… رهـاش می کنن… تنها می گذارنش بینِ یه گله گرگ! یه دخترِ چهارده ساله، یه گوسفندِ سفیدِ چاق و خوشمزه… آماده است واسه یه لقمه ی چپ کردن، که باز رهــآ میشه… این بار از بندِ تنهایی رهــا میشه… امــا… امون از اون روزی که، کسی که میشه همه کسِ تنهایی هات… نباشه! رمان هوس و گرما گیسوی خرمایی رنگم را میان انگشتان می پیچم و به آینه ی اتاق خیره می شوم.سرم را کج می کنم و باز، خیره می شوم به تصویر محو خودم از آینه.آرام آرام موهایم را رها می کنم رمان | دانلود رمان جدید | رمان98...
ما را در سایت رمان | دانلود رمان جدید | رمان98 دنبال می کنید

برچسب : دانلود رمان هوس و گرما,دانلود رمان هوس و گرما apk,دانلود رمان هوس و گرما بدون سانسور,دانلود رمان هوس و گرما با لینک مستقیم,دانلود رمان هوس و گرما pdf,دانلود رمان هوس و گرما 98ia,دانلود رمان هوس و گرما نودهشتیا,دانلود رمان هوس و گرما از نگاه دانلود,دانلود رمان هوس و گرما برای اندروید,دانلود رمان هوس و گرما برای موبایل, نویسنده : کاوه محمدزادگان romankhan بازدید : 528 تاريخ : شنبه 3 مهر 1395 ساعت: 20:05

رمان عاشقانه اگر عمر دوباره داشتم مى کوشیدم اشتباهات بیشترى مرتکب شوم. همهچیز را آسان مى گرفتم. از آنچه در عمر اولم بودم  ابله تر می شدم. فقطشمارى اندک از رویدادهاى جهان را جدى می گرفتم. اهمیت کمترى بهبهداشت می دادم. رمان عاشقانه به مسافرت بیشتر می رفتم. از کوههاى بیشترى بالا می رفتمو در رودخانه هاى بیشترى شنا می کردم. بستنى بیشتر می خوردم و اسفناجکمتر. مشکلات واقعى بیشترى مى داشتم و مشکلات واهى کمترى. آخر،ببینید، من از آن آدمهایى بوده ام که بسیار محتاطانه و خیلى عاقلانهزندگی کرده ام. ساعت به ساعت، روز به روز. اوه، البته من هم لحظاتسرخوشى داشت هام. رمان | دانلود رمان جدید | رمان98...
ما را در سایت رمان | دانلود رمان جدید | رمان98 دنبال می کنید

برچسب : رمان عاشقانه پلیسی,رمان عاشقانه پلیسی جدید,رمان عاشقانه پليسي,رمان عاشقانه پلیسی برای موبایل,رمان عاشقانه پلیسی طنز,رمان عاشقانه پلیسی pdf,رمان عاشقانه پلیسی برای کامپیوتر,رمان عاشقانه پلیسی خارجی,رمان عاشقانه پلیسی کلکلی,رمان عاشقانه پلیسی صحنه دار, نویسنده : کاوه محمدزادگان romankhan بازدید : 375 تاريخ : جمعه 2 مهر 1395 ساعت: 16:16